سحابی ها
سحابی (Nebula) ابر غول پیکری از غبار و گاز در فضا است. برخی سحابی ها از گاز و غباری که در اثر انفجار یک ستاره در حال مرگ، می آیند. سحابی های دیگر مناطقی هستند که ستارگان جدید در آنجا شروع به تشکیل می کنند. به همین دلیل به برخی از سحابی ها «مهد تولد ستاره» می گویند.
سحابی یک کلمه لاتین به معنای "ابر" است، اما در یک زمینه نجومی، به هر جرم آسمانی اطلاق می شود که هنگام مشاهده از طریق تلسکوپ، ابر مانند به نظر می رسد. زمانی که تلسکوپ ها به اندازه امروز قدرتمند نبودند، این اصطلاح کهکشان هایی مانند همسایه ما آندرومدا را نیز در بر می گرفت، که اغلب به عنوان "سحابی آندرومدا" شناخته می شد. با این حال، با بهره مندی از تلسکوپ های مدرن می دانیم که کهکشان ها اصلاً ابر مانند نیستند، بلکه از میلیاردها ستاره تشکیل شده اند. این بدان معناست که ستاره شناسان اکنون کلمه سحابی را برای ابرهای واقعی - از گاز و غبار - که در داخل کهکشان خودمان قرار دارند، رزرو می کنند.
سحابی ها در کجا قرار دارند؟
سحابی ها اغلب در فضای بین ستاره ها که به عنوان محیط بین ستاره ای شناخته می شود، یافت می شوند. به طور متوسط، این منطقه تنها حاوی حدود یک اتم در هر سانتی متر مکعب است. با این حال، در مکان های خاصی چگالی می تواند به طور قابل توجهی بیشتر از این باشد - به اندازه ای بالا که از طریق تلسکوپ قابل مشاهده باشد.
نتیجه چیزی است که ما آن را سحابی می نامیم، و آنها از دیدنی ترین مناظر در نجوم هستند. در واقع بسیاری از نمادین ترین تصاویر تلسکوپ هابل، مانند "ستون های آفرینش"، تصاویری از سحابی هستند.
رابطه بین سحابی و ستارگان
سحابی ها در چرخه زندگی ستارگان، چه در زمان تولد و چه در هنگام مرگ، نقش کلیدی دارند. ستارگان در تودههای متراکم از گاز، غبار و مواد دیگر در داخل سحابیهای گسیلی پراکنده متولد میشوند که اغلب به آنها «مهد تولد ستارهای» نیز گفته میشود.
ستونهای آفرینش هابل مانند سحابی معروف شکارچی در این دسته قرار میگیرد که ممکن است خودتان آن را از طریق دوربین دوچشمی یا تلسکوپ کوچک دیده باشید.
نیروی اصلی در اینجا گرانش است، که باعث میشود محیط ضعیف بین ستارهای به یک سحابی متراکم شود، و گرانش که باعث میشود تودههای درون سحابی به سمت ستارهها فرو بریزند. در انتهای دیگر زندگی یک ستاره، با نوع متفاوتی از سحابی گسیلی مواجه می شویم. ستارگانی مانند خورشید به زندگی خود به عنوان کوتوله های سفید بسیار فشرده پایان می دهند، اما با کوچک شدن در این فاز، ابرهای گازی را آزاد می کنند که به اصطلاح «سحابی سیاره ای» را تشکیل می دهند. این یک نام نسبتا گمراه کننده است، زیرا چنین سحابی ها هیچ ارتباطی با سیارات ندارند.
برخلاف سحابیهای گسیل پراکنده، این سحابیها ظاهر واضحتری دارند، معمولاً به شکل دایرهای، که وقتی ویلیام هرشل برای اولین بار آنها را در دهه 1780 مشاهده کرد، به یاد یک سیاره میافتاد.
همه ستارگان روزهای خود را در آرامش نسبی یک سحابی سیاره ای به پایان نمی رسانند. ستارهای که جرمش بسیار بیشتر از خورشید است، در نهایت بهعنوان یک ابرنواختر منفجر میشود، و زبالههایی که از آن انفجار به بیرون پرتاب میشوند، نوع دیگری از سحابی به نام باقیمانده ابرنواختر را تشکیل میدهند. مشهورترین آنها سحابی خرچنگ است که تمام آن چیزی است که از یک ابرنواختر دیدنی باقی مانده است که توسط ستاره شناسان چینی در سال 1054 مشاهده شد.
دیدن سحابی ها به وسیله تلسکوپ
برای ثبت طبیعت تماشایی سحابی ها، تلسکوپ ها - مانند تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) - از تشعشعات فروسرخ ساطع شده توسط سحابی ها برای ایجاد تصویر استفاده می کنند. نور مرئی ساطع شده از ستارگانی که در داخل و اطراف یک سحابی شکل می گیرند، می تواند توسط ابرهای متراکم کیهانی از گاز و غبار که یک سحابی را تشکیل می دهند مسدود شود. بنابراین، دانشمندان باید به سایر طول موج های نوری که از سحابی ساطع می شوند، مانند تشعشعات فروسرخ توجه کنند. دوربینهای مادون قرمز روی JWST برخی از دقیقترین تصاویر سحابیها مانند سحابی سیارهای حلقه جنوبی را از بین بردهاند. سحابی حلقه جنوبی - همچنین به عنوان NGC 3132 شناخته می شود - در فاصله 2500 سال نوری از زمین و خانه یک ستاره در حال مرگ در هسته آن است. JWST با استفاده از دوربین مادون قرمز نزدیک (NIRCam) و ابزار مادون قرمز میانی (MIRI)، یکی از دقیق ترین تصاویر از این سحابی را ثبت کرده است. در دو تصویر بالا، JWST لایههایی از گاز و غبار را در سحابی حلقه جنوبی ثبت کرده است. هر لایه با بیرون راندن ماده کیهانی از ستاره در حال مرگ مرکزی ایجاد شده است.