موجودات فضایی و حیات در فضا
میل به دانستن جایگاه ما در جهان یک آرزوی اصلی انسان است و مردم هزاران سال است که در مورد این سوال فکر می کنند. در واقع، صدها سال قبل از تولد مسیح، فیلسوفان یونانی مانند آناکسیماندر و اپیکور حدس میزدند که کیهان مملو از سیارات است که بسیاری از آنها ممکن است حامی حیات باشند.
با این حال، تا زمانی که تلسکوپها را اختراع کردیم و درک درستی از روش علمی به دست آوردیم، نمیتوانستیم از حدس و گمان صرف برای مدت طولانی عبور کنیم. بشریت هر دوی این نقاط عطف را قرنها پیش رقم زد و دانشمندان اکنون در جستجوی حیات بیگانه با سلاحهای بزرگی دست به کار شدهاند.
در دهه گذشته یا بیشتر، و ممکن است به زودی برخی از اکتشافات بزرگ در راه باشند. بیایید نگاهی کوتاه بیندازیم که شکار ET کجا بوده و به کجا میرود.
قمر اقیانوس نشین مشتری، اروپا، که در اینجا توسط فضاپیمای گالیله ناسا تصویربرداری شده است، به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین گزینه های منظومه شمسی برای میزبانی از حیات بیگانه در نظر گرفته می شود.
متأسفانه تئوری «کثرت گرایی کیهانی» مورد حمایت آناکسیماندر، اپیکور و پیروان آنها قرار نگرفت. با ایده های سنگین وزن هایی مانند افلاطون و ارسطو که معتقد بودند زمین منحصر به فرد است، آن را خنثی کرد.
این دیدگاه اخیر به خوبی با دکترین مسیحی که در سراسر قرون وسطی و پس از آن بر اروپا تسلط یافت، همسو بود. بنابراین، برای مدتهای طولانی، فرضیه وجود جهانهای حامی حیات فراتر از دنیای ما، عجیب تلقی میشد و اغلب کاملاً خطرناک بود .
آونگ در قرن شانزدهم با طلوع انقلاب کوپرنیک شروع به چرخش به سمت دیگر کرد .
استیون دیک، تاریخدان ارشد ناسا، در سال 2009 به نویسنده مایکل شربر گفت: «وقتی فهمیدیم همه سیارات به دور خورشید میچرخند، تصور اینکه سیارات دیگر میتوانند مانند زمین باشند، سخت نیست. .
این حرکت بهعنوان غولهای فکری مانند یوهانس کپلر، گالیله گالیله و آیزاک نیوتن به تشریح نحوه عملکرد منظومه شمسی ما ادامه داد، تلاشهایی که در دوران روشنگری به اوج تب و تاب رسیدند.
به عنوان مثال، در قرن هفدهم، ستاره شناس چک، آنتون شیرلئوس، در نظر گرفت که موجودات روی مشتری ممکن است چه شکلی باشند. و در سالهای رو به زوال قرن هجدهم، ویلیام هرشل ، که هم اورانوس (در زبانه جدید باز می شود) و هم وجود نور مادون قرمز را کشف کرد، فرض کرد که حیات در سراسر منظومه شمسی - از جمله در سطح خورشید - گسترده است. (هرشل فکر می کرد خورشید یک سیاره غول پیکر است.)
در همان زمان، دانشمندان شروع به فکر کردن در مورد چگونگی ارتباط با همسایگان کیهانی فرضی خود کردند. یکی از پیشگامان در این زمینه نوپای پیامرسانی هوش فرازمینی (METI) ریاضیدان مشهور آلمانی کارل فردریش گاوس بود. در اوایل دهه 1800، گاوس پیشنهاد کرد که اشکال هندسی عظیمی را که در جنگل سیبری حک کنند تا به «قمریهایی» که در ماه زندگی میکنند نشان دهد که ما اینجا هستیم و میدانیم چگونه ریاضی انجام دهیم.
در همان زمان، جوزف یوهان فون لیترو، ستاره شناس اتریشی، حفر خندق های غول پیکر در صحرای صحرا را پیشنهاد کرد و خندق ها را با آب پر کرد و روی آن لایه مایع را با نفت سفید پوشاند. سپس نفت سفید روشن میشود و سیگنال آتشینی تولید میکند که امیدواریم چشم هر بیگانهای را که روی زمین نگاه میکنند جلب کند.
این ایده های خاص هرگز اجرا نشدند. اما یک قرن بعد، دانشمندان شروع به اجرای برخی از این صحبت های شکار بیگانگان کردند.
سلام؟ کسی آنجاست؟
یکی از اولین پروژههای واقعی جستجوی حیات در آگوست 1924 انجام شد، زمانی که تیمی از دانشمندان به رهبری ستارهشناس دیوید پک تاد از یک سفینه هوایی برای بلند کردن یک گیرنده رادیویی چند مایلی بالاتر از سطح زمین استفاده کردند - به نظر میرسد نقطه خوبی برای گوش دادن. برای پیامهای موجودات روی مریخ، که در آن زمان نزدیک به زمین بود.
اما جستجوی هماهنگ برای هوش فرازمینی (SETI) واقعاً تا سال 1960 شروع نشد. در آن سال، فرانک دریک، ستاره شناس دانشگاه کرنل، از تلسکوپ رادیویی در ویرجینیای غربی برای گوش دادن به سیگنال های دریافتی از ستارگان تاو استفاده کرد. سیتی و اپسیلون اریدانی. این تلاش که پروژه اوزما نامیده میشود، ایدههایی را از مقاله مهم سال 1959 توسط جوزپه کوکونی و فیلیپ موریسون ترکیب کرد.
از آن زمان دانشمندان آسمان ها را برای "تکنوسیچرها " اسکن کرده اند. در ابتدا، آنها تقریباً به طور انحصاری بر سیگنال های رادیویی متمرکز بودند، اما فلاش های نور در حال حاضر نیز در جریان هستند. اینها اهداف تلاش های رایج "اپتیکال SETI" هستند.
دانشمندان SETI باید ذهنی باز داشته باشند. به هر حال، ما نمی دانیم که یک تمدن پیشرفته بیگانه چه نوع پیام هایی ممکن است منتشر کند. بنابراین، اخترشناسان در این زمینه عموماً به دنبال سیگنالهایی هستند که عجیب و مصنوعی به نظر میرسند، چیزی که از اعماق فضا میآید و توسط هیچ پدیدهی اخترفیزیکی طبیعی شناختهشدهای تولید نمیشود.
همچنین اگر سیگنال تکرار شود خوب است، بنابراین می توان آن را به طور مکرر و با جزئیات مطالعه کرد. تکتکها میتوانند برای همیشه و به طرز ناامیدکنندهای اسرارآمیز باقی بمانند، همانطور که در سال ۱۹۷۷ «وای! سیگنال نشان می دهد. در آن مورد، یک بشقاب رادیویی که توسط دانشگاه ایالتی اوهایو اداره میشد، چیزی به قدری جالب دریافت کرد که ستارهشناس جری اِهمان نوشت: «وای!» در پرینت داده ها محققان بارها و بارها همان تکه آسمان را جستوجو کردند، به این امید که پینگ دیگری دریافت کنند، اما هرگز این کار را نکردند.
لازم به ذکر است که شکار SETI از لحاظ تاریخی یک عملیات بندکشی بوده است. یافتن پول کافی برای فعال نگه داشتن تلسکوپ ها یک مشکل ثابت بوده است. کنگره ایالات متحده پروژه برنامه ریزی شده ناسا SETI را در سال 1993 لغو کرد و از آن زمان، شکارچیان ET بیشتر مجبور بودند برای دریافت پول نقد به بخش خصوصی مراجعه کنند.
بدون بودجه ثابت، پیشرفت برای چندین سال کند بود. اما اخیراً پول خصوصی آزادانه تر به حوزه SETI سرازیر شده است. بیشتر آن از یک مرد می آید: میلیاردر فناوری یوری میلنر. میلنر که علاقه زیادی به جستجوی حیات بیگانه داشت، در سال 2015 یک برنامه جاه طلبانه به نام Breakthrough Initiatives برای جستجوی فرازمینی ها ایجاد کرد.
از جمله پروژههای زیر چتر Breakthrough میتوان به کمپین ۱۰۰ میلیون دلاری Breakthrough Listen SETI و ۱۰۰ میلیون دلار Breakthrough Starshot اشاره کرد که هدف آن توسعه فناوری مورد نیاز برای ارسال کاوشگرهای رباتیک کوچک به سامانههای سیارات فراخورشیدی نزدیک است. در حدود 20 درصد سرعت نور .
همچنین Breakthrough Message نیز وجود دارد که هدف آن کمک به بشریت برای ارسال بهترین پیام ممکن برای ارسال به کیهان و تشویق بحث و گفتگو در مورد SETI به طور کلی است.
و بحث های قابل توجهی در جامعه علمی در مورد SETI وجود دارد.
برخی از افراد، از جمله فیزیکدان فقید استیون هاوکینگ ، استدلال کرده اند که تبلیغ حضور خود برای بیگانگان، که ماهیت و نیت آنها برای ما یک رمز و راز کامل است، عاقلانه نیست. این موجودات ممکن است سیاره ما را بعد از برداشتن پینگ ما غارت کنند. اما سایر محققان بر این باورند که هر موجودی که آنقدر پیشرفته باشد که به زمین سفر کند تا ما را به بردگی بگیرد یا بخورد، از قبل میدانست که ما اینجا هستیم.
Breakthrough Message متعهد می شود تا زمانی که این بحث به نتیجه نرسد، هیچ سیگنال SETI را پخش نخواهد کرد. اما بشریت قبلاً پیام هایی را در موارد متعدد منتشر کرده است که معروف ترین آن در سال 1974 با پیام Arecibo بود . و اینها فقط اهداف عمدی و هدفمند هستند. ما همیشه سیگنالهای رادیویی را در همه جهات نشت میکنیم و خردههای نان کیهانی را برای هر کسی که به اندازه کافی نزدیک است تا بتواند آنها را پیدا کند فراهم میکند.
به دنبال حیات در مریخ
تقریباً در همان زمانی که SETI از زمین خارج شد، دانشمندان سیارهشناسی شروع به اولین نگاههای خوب خود به جهانهای بیگانه کردند.
در سال 1964، مارینر 4 در کنار مریخ پرواز کرد و اولین تصاویر نزدیک از سیاره سرخ را برگرداند. آن عکسها دنیایی خشک، بهشدت گودال و به ظاهر متروک را نشان میداد که بسیاری از دانشمندان را وادار کرد تا تصورات خوشبینانه قبلی در مورد قابلیت سکونت مریخ را دوباره تنظیم کنند. (امیدهای مریخ حامی حیات به طور مشهور در اواخر قرن نوزدهم توسط ستاره شناس پرسیوال لوول ایجاد شده بود، که ادعا می کرد کانال های این سیاره در واقع کانال هایی هستند که توسط موجودات هوشمند ساخته شده اند.)
اما خوشبینان در سال 1969 خبرهای خوبی دریافت کردند، پس از اینکه Mariner 9 به مدار مریخ رسید و اولین فضاپیمایی بود که در این فرآیند به دور سیاره دیگری می چرخید. این کاوشگر کانال های رودخانه و دیگر شواهدی از فعالیت آب مایع گذشته را در سطح مریخ مشاهده کرد. این اکتشافات به ناسا کمک کرد تا دو ماموریت جاه طلبانه شکار حیات مریخ را توسعه دهد، وایکینگ 1 و 2 ، که با فاصله چند هفته در سال 1975 پرتاب شد.
فرودگرهای وایکینگ یکسان هر کدام چهار آزمایش زیست شناسی انجام دادند که به دنبال نشانه هایی از حیات میکروبی در خاک قرمز بودند. یکی از این آزمایشها، به نام انتشار برچسبدار (LR)، دادههایی مطابق با شواهدی از حیات میکروبی را برگرداند. در واقع، محقق اصلی LR، گیل لوین، استدلال کرد (و امروز به بحث خود ادامه می دهد ) که وایکینگ ها شواهدی از حیات مریخ پیدا کردند. با این حال، اکثر دانشمندانی که این دادهها را مطالعه کردند، با لوین مخالف بودند و تعیین کردند که دادهها را میتوان با واکنشهای شیمیایی غیر زنده (غیر حیاتی) توضیح داد.
نتایج وایکینگ به ناسا و اختر زیست شناسان درس های ارزشمندی آموخت – عمدتاً اینکه آنها به اندازه کافی درباره مریخ نمی دانستند تا بتوانند یک شکار مناسب حیات را در آنجا انجام دهند. بنابراین، آژانس فضایی در نهایت یک استراتژی اکتشافی طولانی مدت "دنبال آب" را آغاز کرد و به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد شرایط محیطی باستانی در سیاره سرخ و چگونگی تغییر آنها در طول زمان بود.
حیات در قمرهای اقیانوسی
البته ناسا و جامعه اکتشافی گستردهتر در تمام این سالها تنها بر مریخ متمرکز نبودند. ماموریت کاسینی-هویگنس که در سپتامبر 2017 به پایان رسید، درک دانشمندان از منظومه زحل و پتانسیل منظومه شمسی ما برای میزبانی از حیات بیگانه را تغییر داد. این مأموریت نشان داد که تیتان ، بزرگترین قمر زحل، دارای یک سیستم آب و هوایی مبتنی بر هیدروکربن است و سطح ماه منجمد دریاچه ها و دریاهایی از اتان مایع و متان را در خود جای داده است. زندگی می تواند در این دریاها شنا کند، اگرچه باید بسیار متفاوت از حیاتی باشد که ما اینجا روی زمین می شناسیم. و مدارگرد کاسینی آبفشانهایی را مشاهده کرد که از قطب جنوب یکی دیگر از قمرهای زحل، انسلادوس پوشیده از یخ منفجر میشوند . این کشف و سایر مشاهدات کاسینی نشان داد که انسلادوس اقیانوس بزرگی از آب مایع شور در زیر پوسته خود دارد. آبفشان ها توده عظیمی از یخ آب و مواد دیگر تولید می کنند، ابری به قدری قابل توجه که حلقه E زحل را ایجاد می کند. کاسینی چندین بار از میان این ستون عبور کرد و نمونههایی را جمعآوری کرد که دانشمندان برای سرنخهایی درباره محیط زیرسطحی ماه تجزیه و تحلیل کردند. محققان ترکیبات آلی حاوی کربن و هیدروژن آزاد را یافتند که مورد آخر حاکی از وجود یک سیستم گرمابی در اقیانوس مدفون انسلادوس است. دریچههای هیدروترمال زیر دریا یکی از محیطهای مورد استفاده برای منشاء حیات در زمین است. (کاسینی به دنبال نشانههایی از حیات در این مواد ستون نبود؛ فضاپیما برای انجام این کار مجهز نبود، زیرا هیچکس قبل از پرتاب آن از ستون خبری نبود.) دانشمندان دریافته اند که اقیانوس های مدفون در منظومه شمسی بیرونی نسبتاً رایج هستند. به نظر می رسد چندین قمر مشتری پوشیده از یخ دارای این اقیانوس ها هستند - گانیمد، کالیستو و جالب تر از همه، اروپا . به نظر می رسد دریای زیرسطحی عظیم اروپا با هسته صخره ای ماه در تماس است، مانند اقیانوس انسلادوس، که طیف وسیعی از واکنش های شیمیایی پیچیده را ممکن می سازد که از نظر تئوری می تواند منجر به حیات شود. (دانشمندان فکر می کنند که اقیانوس های گانیمد و کالیستو خسته کننده تر هستند و بین لایه های یخ قرار گرفته اند.) به نظر می رسد تیتان اقیانوس مدفون از آب شور نیز دارد، به این معنی که ماه احتمالاً دارای دو محیط بالقوه قابل سکونت بسیار متفاوت است. مشاهدات فضاپیمای نیوهورایزنز ناسا نشان میدهد که ممکن است آب مایع در زیر سطح پلوتو نیز بچرخد . و لیست ادامه دارد. در واقع، فراوانی جهانهای آب در منظومه شمسی بیرونی نشان میدهد که جستجو برای «زمین ۲.۰» ممکن است بهترین استراتژی شکار حیات نباشد. بیشتر املاک و مستغلات قابل سکونت در کیهان ممکن است زیر یخ مدفون شوند.
منبع: space